۲۶شهریور ماه:شانه به شانه کنار هم

امروز ۲۶شهریور ماه هست روزی که تا نفس دارم از یادم نخواهد رفت، روزی که بهترین آرزوی من که آرزوی همیشگی یه دختر هست برآورده شد و من لباس سپید به تن کردم و شونه به شونه بهترین مرد زندگیم بین شادی همه نزدیکانم قدم برداشتم و شدم عروس اون شب قصه سرنوشت. .. 

امروز قرار بود یه اتفاق شیرین دیگه امروز روبرامون به یاد موندنی ترکنه و دوتا فرشته نازمون پاشون روبزارن توی زندگیمون که نشد و مثل بازی مارپله یه مار بدجنس نیشمون زد و افتادیم پله اول و دوباره داریم میریم بالا که بیاریمش توی خونه و زندگیمون هدیه خداییمون رو...

خیلی از رسیدن امروز واهمه داشتم اما خدای بزرگم با دادن هدیه اش دوباره شادی رو به دنیای ما برگردوند و راحت تر تونستم رسیدن امروز رو تحمل کنم. خدایا شکرت...

میخاماین پست رواختصاص بدم به خودم و عشق ابدی زندگیم یوسف عزیزم. 

میخوام بهش بگم که چقدر از درکنارش بودن خوشحالم و هرلحظه طعم شیرین خوشبختی به کامم بیشتر میشه و وجودم پر میشه از عشقی ناب و خالص که هیچ وقت و با هیچ کس دگ نمیتونستم تجربه اش کنم... 

میخوام بهش بگم که هیچ همسفری بهتر از خودش نمیتونستم برای بقیه عمرم پیدا کنم و امروز بابت داشتن همسفر دائمی ام پروردگارم رو هزاران بار شکر میگم...

میخوام بهش بگم که عاشقانه دوستش دارم و نفس هایش تنهاترین بهانه برای نفس کشیدنم و وجودش تنهادلیل زنده بودنم هست... 

میخوام بهش بگم که ارزومه که تاابد درکنارم باشه و بدونه که  نبض زندگی من فقط با حضورش و مهربونی و صداقت و پاکی و لبخند و آرامش قلبی وهمراهی اون هست که میزنه... 

میخوام بهش بگم که عشق روبا حضور اون تجربه کردم و امید به زندگی رو بادرکنارش بودن آموختم و محبت را دروجودش یافتم و قلبم همیشه به یادش میتپد...

میخوام بهش بگم که تا بی نهایت خدا دوستش دارم و دعامیکنم سایه اش همیشه بالای سر خودم و زندگیم و فرزندمون باشه و تنش همیشه سلامت و دلش همیشه شاد باشه... 

وقتی به این فکرمیکنم که سه سال ازاون روز زیبا گذشته اصلا باورم نمیشه، کلی فراز و نشیب داشت زندگیمون، خیلی ناراحتی و غصه داشتیم، بحث کردیم،حتی دعوا اما عوضش کلی روزهای خوب روکنار هم تجربه کردیم، کلی شاد بودیم و دنیایی از امید و شور و شعف  و شادکامی و خوشبختی توی لحظه لحظه های باهم بودنمون موج میزد و این عمر غصه هامون روخیلی کوتاه میکرد و زود فراموششون میکردیم. 

برای هم کلی از خودگذشتگی داشتیم و اجازه ندادیم کسی دخالتی توی زندگی دونفرمون داشته باشه و شکرخدا تونستیم تابه امروز تصمیم های درست و بجایی بگیریم و روزهای خوبی روبرای آینده مون متصور هستیم. 

امیدوارم شادی و خوشبختیمون مستدام باشه و به خاسته هامون با یاری خداوند برسیم و هرروز زیبایی عشق پاک رو بیشتر از قبل درک کنیم و به همدیگه طعم سعادتمندی رو بچشونیم... 

و درآخر میخام خطاب به بهترینم بگم که :

عشقم زیباترین آغاز راباتو تجربه کردم،پس تا زیباترین پایان باتو میمانم.