آرام جانم از راه رسید...
بالاخره نه ماه و یک روز انتظار سخت و کشنده تمام شد و من عصر روز یکشنبه نهم فروردین ۱۳۹۴ساعت ۱۵:۲۰دقیقه تونستم صدای پای فرشته ای رو بشنوم که بهترین صدای هستی بود و توی بند بند وجودم رخنه کرد و هنوز هم مثل همان لحظه اول وقتی بهش فکر میکنم اشکم جاری میشه.خیلی لحظه ی نابی بود.همان لحظه از خدا خواستم نصیب همه ی منتظر ها بکنه درک چنین لحظات و احساسی رو...
خدای مهربونم شکرت...
با عرض معذرت از خاله های مهربون که خیلی هم شاکی هستن ازم بخاطر دیر گذاشتن عکس دخترکم،اینم از اولین عکس های دخترم توی بیمارستان.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی